بسمه تعالی
کتاب سرزمین سرو و نور در چهار بخش با یک مقدمه منظوم تنظیم شده است
اینجانب پس از تالیف کتاب، نکات برجسته کتاب را در اختیار آقای رسول غلامپور شاعر خوش ذوق کاشمری قرار دادم تا آنها را در قالب مثنوی به نظم در آورد ایشان هم با ذوق سرشاری که داشتند با مقدمه زیبایی در حدود سیصد بیت نکات برجسته کتاب را به نظم در آوردند.
این مقدمه ابتدا با حمد و ثنای باری تعالی و درود و سلام بر نبی اکرم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) شروع می شود و سپس علت به نظم در آوردن کتاب در مقدمه بیان شده و در ادامه نکات برجسته تمام بخشها وفصول به نظم در آمده و در انتها به زیبایی تمام دست به دعا برداشته شده و از خدای منان تشکر و سپاسگزاری شده است. خلاصه کلام اینکه مقدمه مزبور در نوع خودش اگر نگویم بی نظیر حداقل کم نظیر است .
بخش اول در مورد جغرافیای طبیعی، انسانی،اقتصادی و تاریخی در چهار فصل تنظیم شده است
فصل اول از بخش اول در مورد جغرافیای طبیعی شهرستان نوشته شده است موقعیت جغرافیایی و ناهمواری های شهرستان و دشت و پوشش گیاهی و زندگی جانوری منابع آب ودرجه حرارت و وضعیت بارندگی شهرستان بررسی شده است
در فصل دوم از بخش اول جغرافیای انسانی شهرستان از نظر جمعیت نژاد و قومیت و مذهب و اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم بررسی شده این شهرستان از نظر اعتقادات به دارالمومنین و به جهت اینکه مرکز پرورش علما و مجتهدینی بوده به قم ثانی و نجف اصغر معروف بوده است .در قسمت فرهنگ و آداب و رسوم نوروز از نظر تاریخی و اسلام مورد بررسی قرار گرفته است ریشه تاریخی سیزده بدر را بررسی کردیم و خرافات آن را تذکر دادیم تقویم تجربی آب و وهوای محلی که شیشه نام دارد را مورد بررسی قرار دادیم که بعد از نوروز هر ده روز به شیشه معروف است یعنی 6 ،16، 26 36 ، 46 ، 56، 66، 76 ، باران می بارد. و این تقویم تجربی از نظر علمی ثابت شده است.
در مورد چراغ برات که رسمی ایرانی اسلامی و محلی دانست و ریشه دینی ندارد در ژاپن این رسم از خراسان رفته و اسمش ئوبون ، اورابون ، بون نام دارد
اگر در مورد چهارشنبه سوری صحبت کردیم سنتی است که از آتش پرستان که برای آتش احترام خاصی قایل بودند به ما ارث رسیده است و سنتی غلط است که باید آن را کنار بگذاریم چون از ما مردم فهیم ایران بعید است از سنت غلط نیاکانمان تبعیت کنیم در قسمت لغات واصطلاحات اگر یکسری لغات و اصطلاحات را آوردیم اصطلاحاتی را آوردیم که به اطلاعات جوانان امروزی افزوده شود مثلا : ایاس، مدار ، فنجان ، کندی و ...
در فصل سوم شهرستان را از نظر اقتصادی معرفی کردیم این دیاری زمانی به شربت خانه خراسان و دیار چهار فصل معروف بوده کشمش سبز قلمی اش را توضیح دادیم انواع انگورش را توضیح دادیم صنایع دستی و کارخانه ای آنرا مورد بررسی قرار دادیم .
در فصل چهارم جغرافیای تاریخی شهرستان را توضیح دادیم پیشینه و وجه تسمیه نام های کاشمر را گفتیم چهار نام مهم داشته بست ترشیز سلطان آباد و کاشمر .
بست :
از ابتدا تا قدرت گیری در دوران اسلامی به کل منطقه بست می گفتند با مرکزیت ترشیز .
بست یا پشت : به اراضی ماورای نیشابور و سبزوار پشت اطلاق می شده و مرکز آن ترشیز و محل آن خرابه های روستای فیروز آباد و یا از خرابه های فیروز آباد تا روستای عبدل آباد.
چرا پشت:
1- چون بشتاسف ملک ( گشتاسف ) آن را بنا کرده . واژه عربی.
2- یا بخاطر اینکه از نظر علمی و اقتصادی پشتوانه نیشابور بوده است واژه ی عربی پشت العرب.
3- یا چون این منطقه باغستانهای زیبا با میوه های بسیار لطیف چون انار زردآلو انار انجیر و انگور داشته بست به معنای باغ و گلزار وجایی که میوه های خوشبو دارد .در اینصورت بست واژه ی فارسی است.
ترشیز:
بر اثر یورش بیگانگان در دوره مغولان ایلخانان و فتح قلاع اسماعیله ترشیز قدیم ویران شد واژه ترشیز به کل منطقه از ازغند تا درونه اطلاق می شده است .
وجه تسمیه
1- ترشیش به فتح نوعی سنگ قیمتی است وشهر به این فلز علم شده است
2- ترشیش یا تره شیش به معنای سنگلاخ از طبیعت آن گرفته شده است
3- ترشیز با فتح ت به معنای آبنوس تر چوبی سیاه رنگ که از آن تیر کمان می ساختند .
4- ترشیز به فتح اول زرتشت بعد از اینکه از طرف آذربایجان به طرف بست آمده نام زادگاه خودش را روی آن گذاشته باشد شیز تر بعدا آن را ترشیز گفته اند تر به معنای نو و تازه .
5- وجه تسمیه دیگر برای ترشیز با ضم : در اصل تراز شیش بوده از رودخانه شیشطراز گرفته شده تراز شیش بعد ترشیز شده است .
6- ترشیز از خود نام رود خانه گرفته شده نه از طراز آن.
کاشمر : در سال 1314 با تصویب هیئت وزیران ترشیز به کاشمر تبدیل شد
1- کاشمر از کشمر گرفته شده محل سرو معروف ترشیز به معنای آغوش مادر با گذشتن از شکلهای کیشمر کشمیر و کشمار سرانجام به صورت کاشمر در آمده است.
2- کاشمر صورت کامل شده کاجخر، کاشخر، کاشغر باشد. کاش بر گرادنیده شده کاج و کاجخر یاد آور سرو بزرگ و معروف این سرزمین باشد .
سلطانیه :
شهرکی در کنار دو روستای سلطانیه وسوسفید تاسیس شد به نام ترشیز با مرکزیت سلطانیه تغییر در بستر شهر بوجود آمد
حکایت سرو کاشمر را توضیح دادیم سرو کاشمر شعر شعرا در نقشه های قالی که به بته جغه معروف است داستان متوکل عباسی در سال 247 وقتی قصه سرو کاشمر را شنید به طاهر فرمان دا که درخت را قطع برای ساخت کاخ به بغداد بفرستد بار هزار سیصد شتر کردند و فرستادند ولی قبل از رسیده درخت متوکل به قتل رسید دخت را نتوانست ببیند
بته جغه : سروی که نوک مخروطی آن متمایل شده باشد یعنی تصویر سروی که در نتیجه باد خمیده یا مرغی که سر در سینه فرو برده یا زنی که چادر بر سر دارد و سر در گریبان کرده
ادامه دارد... ....
والسلام